فریاد ز دست فلک آینه گون

کز جور و جفای او جگر دارم خون

روزی به هزار غم به شب می‌آرم

تا خود فلک از پرده‌چه آرد بیرون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *