دیری است من از فرقت تو ، زهر چشانم

دستی بِنما، در صف یاران بکشانم

قربانگهی ار بر منِ دلداده نمایی

بی وقفه به پایت سر و جان را بِفِشانم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *