شبی اندیشه در گوشم چنین گفت

مشو هرگز تو با نامردمی جفت

برای دیدن سیمای مردی

بباید کینه را از سینه ها رُفت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *