بی سر زمین تر از باد

دریای مغرب

اشکای یخی مو پاک کن

درای قلبتو وا کن

صدای قلبمو بشنو

من چه کردم با دل تو

کاشکی توو لحظه ی آخر، عشق و تو نگام می خوندی

قلب تو صدامو نشنید، رفتی با غریبه موندی

اگه یه روز بگم از این حکایت،که به تو کردم عادت

دلم پیش دلت مونده توو زندون رفاقت

اگه یه شب برسم به حقایق ، میشم خدای عاشق

میگم رازمو به ستاره ی دریای مغرب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *