تکه ۴۳

حق تعالی که مالک الملکست لیس فی الملک غیره مالک برساند به یکدگر ما را انه قادر علی ذلک

تکه ۵۹

ای ساقی پیش آر ز سرمایهٔ شادی زان می‌که همی تابد چون تاج قبادی زان باده که با بوی گل و گونهٔ لعلست قفل در کرمست و کلید در شادی

تکه ۴۴

معدن شادیست این معدن جود و کرم قبلهٔ ما روی یار قبلهٔ هر کس حرم

تکه ۶۰

ایا بر جان ما ماهر چو بر شطرنج اهوازی چو ما را شاه مات آید ترا سپری شود بازی

تکه ۴۵

دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام یکی که خوبان را یکسره نکو خوانند دگر که عاشق گویند عاشقان را نام دریغم آید چون مر ترا نکو خوانند دریغم آید چون بر رهیت عاشق نام

تکه ۶۱

تنگ دلی نی و دل تنگ نی تنگدلان را بر ما رنگ نی

تکه ۴۶

نظری فگن به حالم که ز دست رفت کارم به کسم مکن حواله که بجز تو کس ندارم تو چو صاحب عطایی طلب منست از تو چو تو غالبی بهر کس به تو خویش می‌سپارم

تکه ۶۲

صاحب خبران دارم آنجا که تو هستی یا جمله مرا هستی یا عهد شکستی یک دم زدن از حال تو غافل نیم ای دوست صاحب خبران دارم آنجا که تو هستی

تکه ۴۷

بوالعجب یاری ای یار خراسانی بندهٔ بوالعجبی‌های خراسانم

تکه ۴۸

همه جمال تو بینم چو دیده باز کنم همه تنم دل گردد که با تو راز کنم حرام دارم با دیگران سخن گفتن کجا حدیث تو آمد سخن دراز کنم