توضیحات
حادثه ــ 9 ترانه – 114 تا 122 این آلبوم در سال 1380 :: 2001 انتشار یافته است. محصول کلتکس رکوردز آهنگساز تمامی آهنگ ها : سیاوش قمیشی همه ی شعرها از : مسعود فردمنش کلیه تنظیم ها :محمد مقدم . 114 – خار 115 – حادثه 116 – رنگ دیروز 117 – قرن ما […]
خار
به نام بخشنده ی بزرگ داور بر حق به نام خداوند ایثار و انصاف خارم اگر از خاری خارم تو مپنداری دانم که مرا با گُل یکجا تو نگه داری گُل را تو به آن گویی کَز عشق معطر شد آن گُل که فقط گُل بود در حادثه پَرپَر شد سودای تو را دارم من […]
حادثه
آن لحظه که از نیاز انسان دارد نه کم از هوای حیوان یک دانه ی گندم طلایی از طشت طلا گران بها تر در حادثه های ناگهانی سالم ز مریض مبتلا تر آسوده مباش که بی نیازی یک آن دگر پُر از نیازی آن جا که تو فرعون زمانی در تیر رس باد خزانی
رنگ دیروز
خرسند شدیم از اینکه امروز رنگی دگر است نه رنگ دیروز تا شب نشده رنگ دگر شد گفتند از این نکته هزار نکته بیاموز
قرن ما
قرن ما شاعر اگر داشت هوا بهتر بود خار هم کمتر نبود از گُل بسا گُلتر بود قرن ما شاعر اگر داشت که کبوتر با کبوتر باز با باز نبود شعار پرواز وای بر ما که تصور کرده ایم عشق را باید کُشت در چنین قرنی که دانش حاکم است عشق را از صحنه دور […]
غریبانه
مسافر شهر غمی غریبی مثله خودمی تو صورتت پر از غمه غصه داری یه عالمه دوست داری درد دل کنی دلت گرفته از همه غریبه توی غربت نگی چی شد محبت بگی میگن دیوونه است حرفاش چه بچه گونه است تقصیر آدم ها نیست این همه درد دوا نیست آب و نون و نفس کجا […]
قناری
من گرفتار سنگینیه سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است سرما زده و سوزِ و پاییز فراری در حسرت روزای بهاری، بُق کرده قناری اجاق خونه می سوزه و سرده، ببین سرما چه کرده ای وای از آن روزی که گردونه به کام ما نگرده یخ بسته گل گلدونا انگار طوفان طبیعت […]
سکوت
بازا که بروید باز دل گلِ خزانش را بازا که ببوید باز عشق جاودانش را بازا که بگوید باز دل درد نهانش را بازا که بجوید باز دل جای و مکانش را
مرد خدا
ُرسند شدیم از این که امروز رنگی دگر است نه رنگ دیروز تا شب نشده رنگ دگر شد گفتند از نکته هزار نکته بیاموز فریاد زدیم که چرخ گردون لیلی تو نداده ایی به مجنون فریاد برآمد آن که خاموش کم داد اگر نگیرد افزون خاموش شدیم و در خموشی رفتیم سراغ می فروشی فریاد […]
بازا
بازا که بروید باز دل گلِ خزانش را بازا که ببوید باز عشق جاودانش را بازا که بگوید باز دل درد نهانش را بازا که بجوید باز دل جای و مکانش را