ای مردمان بگویید آرام جان من کو

راحت‌فزای هرکس محنت‌رسان من کو

نامش همی نیارم بردن به پیش هرکس

گه گه به ناز گویم سرو روان من کو

در بوستان شادی هرکس به چیدن گل

آن گل که نشکفیدست در بوستان من کو

جانان من سفر کرد با او برفت جانم

باز آمدن از ایشان پیداست آن من کو

هرچند در کمینه نامه همی نیرزم

در نامهٔ بزرگان زو داستان من کو

هرکس به خان و مانی دارند مهربانی

من مهربان ندارم نامهربان من کو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *