آن شب که لب تو بوسه زد بر لب من

تا صبح بسوخت پیرهن در تب من

فردا شد و من شدم و صد قصه نو

ای کاش سحر نمی شد آن شب ، شب من

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *