من ماندم و يک خیال واهی

شاید که ببینمت نگاهی

دل می دود از پی تو هر شب

ای دل تو چقدر سر به راهی

بی یاد تو بودنم گناه است

پس من نکنم دگر گناهی

من مدعی غم تو هستم

بیچاره دلم کند گواهی

آنِ منی ای خدای مستان

آخر چه بخواهی و نخواهی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *