یک چند بعزتم نمودی وسواس

سفتی جگر مرا بدرد الماس

من کشته و از توام نه مزد و نه سپاس

بیرحمی خویش را ازین گیر قیاس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *