من میگم منو شکستن چشمه فانوسمو بستن

تو میگی خدا بزرگه ماهو میده به شب من

من میگم آخه دلم بود اونکه افتاده به خاکه

تو میگی سرت سلامت آینه ها زلال و پاکه

اینه که فاصله هارو نمی شه با گریه پُر کرد

یکی مون بهار سرخوش یکی مون پاییز پر درد

من میگم فاصله مرگه بین دستای تو تا من

تو میگی زندگی اینه حاصل عشق تو با من

من میگم حالا بسوزم یا که با غصه بسازم

تو میگی فرقی نداره من که چیزی نمی بازم

من میگم اینجا رو باختی عمری که رفته نمیآد

تو میگی قصه همین بود تو یه برگی توی این باد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *