ای سرودِ دریاها! در ساحلِ خشمناکِ سکوتِ من موجی بزن

ستاره‌ی ترانه‌یی برافروز

در بُهتِ مغمومِ خونِ من ای سرودِ دریاها!

سه نوید، سه برادری،

بر فرازِ مون‌واله‌ری‌ین واژگون گردید

و آن هر سه

من بودم.

سیزده قربانی، سیزده هرکول

بر درگاهِ معبدِ یونان خاکستر شد

و آن هر سیزده

من بودم.

سیصدهزار دست، سیصدهزار خدا

در تپه‌های قصرِ خدایان، در حلقه‌های زنجیر یکی شد

و آن هر سیصدهزار

منم!

آه! من سه نوید، سه برادری،

من سیزده قربانی، سیزده هرکول بوده‌ام

و من اکنون

عقده‌ی ناگشودنیِ سیصدهزار دستم…

ای سرودِ دریاها!

بگذار در ساحلِ خشمناکِ غریوِ تو موجی زنم

و به‌سانِ مرواریدِ یکی صدف

کلمه‌یی در قالبِ تو باشم

ای سرودِ دریاها!

۳ خرداد ۱۳۳۰

گرگان – قره‌تپه

© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *