هراس های بیهوده

تا بوده همین بوده

فرزند های مشروع

شرع ، قانون

و تباهی پوچی

بیهودگی

و عمر می رسد

به سی

پنجاه

هفتاد

و حاصل چند فرزند

و چندین نواده

و این است ضمانت زندگی

گوسفند های آبادی بالا

چه فرق دارد آبادی پایین

چوپان ها سر مست

مغرور

سرشیر هست

پنیر هست

و ماست های ترشیده

و گه گاهی گرگ های دریده

و در هر جشنی و در هر عزایی

سری بریده

من رفتم

می روم جایز نیست

من رفتم

من رفتم و حدیث گفتم

چوپان به ازگوسفند

آزادی به از بند

چه با لبخند چه بی لبخند

آزادی به از بند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *