درد دلم را طبیب چاره ندانست

مرهم این ریش پاره پاره ندانست

راز دلت به صبر گفت بپوشان

حال دل غرقه زان ره ندانست

خال بناگوش او ز گوشه نشینان

برد چنان دل که گوشواره ندانست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *