رباعی شمارهٔ ۹۷

ای باد صبا غالیه سا می آیی چون مشک خطا نافه گشا می آیی معلومم شد که از کجا می آیی از تربت آل مصطفی می آیی

رباعی شمارهٔ ۹۸

در دست مرض گرچه زبون می آیی برپای روی و سرنگون می آیی گر بر سرت آسیا همی گردانند چون سفله ز آسیا برون می آیی

رباعی شمارهٔ ۹۹

ای ابر پر آب بر هوا می پویی گریان گریان رخ ز حیا می شویی فریاد کنان چو رعد و برداشته آب از بهر حسین ، کربلا می جویی

رباعی شمارهٔ ۱۰۰

ای روشنی دیده بینا که تویی گویایی نطق های گویا که تویی آنجا که تویی محل قرب است ولیک مارا چه محل رسیدن آنجا که تویی

رباعی شمارهٔ ۵۴

ای دست امید ما به لطف تو دراز بنواز مرا به لطف ای بنده نواز هرچند تو بی نیازی از ما ما هم بر خاک در تو روی بر خاک نیاز

رباعی شمارهٔ ۷۰

بدخواه تو صد بلا کشیده چو قلم با اشک روان بسر دویده چو قلم از دست تو تیغ تیز بر سر خورده سر داده ز دست و پا بریده چو قلم

رباعی شمارهٔ ۸۶

ای خواجه چه گویم چو نیی فرزانه از شمع شکیبا نبود پروانه عیب است خروس با زن اندر خانه تا خود چه رسد به مردم بیگانه

رباعی شمارهٔ ۵۵

گر پیر شدم دلم جوانست هنوز سودا و خیال ما همانست هنوز چون ابروی دوست گر چه پشتم خم شد دل مایل آن سرو روانست هنوز

رباعی شمارهٔ ۷۱

تا نرگس یار لاله گون می بینم چشمم به میان آب و خون می بینم از عارضه چشم تو ای بینایی اندر عجبم ز خود که چون می بینم

رباعی شمارهٔ ۴۰

آن کس که عمل به جز مجازی نکند در خدمت محمود ایازی نکند از مردم دیده کی پذیرند نماز تا خرقه به خون دل نمازی نکند