تکه ۴۰

بده تو بار خدایا درین خجسته سفر هزار نصرت و شادی هزار فتح و ظفر به حق چار محمد به حق چار علی بدو حسن به حسین و به موسی و جعفر

تکه ۵۶

ما و همین دوغ وا و ترب و ترینه پختهٔ امروز یا ز باقی دینه عز ولایت به ذل عزل نیرزد گرچه ترا نور حاج تا به مدینه

تکه ۴۱

چیست ازین خوبتر در همه آفاق کار دوست به نزدیک دوست یار به نزدیک یار دوست بر دوست رفت یار به نزدیک یار خوشتر ازین در جهان هیچ نبوده‌است کار

تکه ۵۷

حال عالم سر بسر پرسیدم از فرزانه‌ای گفت: یا خاکیست یا بادیست یا افسانه‌ای گفتمش، آن کس که او اندر طلب پویان بود؟ گفت: یا کوریست یا کریست یا دیوانه‌ای گفتمش: احوال عمر ما چه باشد عمر چیست؟ گفت: یا برقیست یا شمعیست یا پروانه‌ای بر مثال قطرهٔ برفست در فصل تموز هیچ عاقل در […]

تکه ۴۲

خوبتر اندر جهان ازین چه بود کار دوست بر دوست رفت و یار بر یار آن همه اندوه بود و این همه شادی آن همه گفتار بود و این همه کردار دوست بر دوست رفت یار بر یار خوشتر ازین هیچ در جهان نبود کار

تکه ۵۸

ای بار خدا به حق هستی شش چیز مرا مدد فرستی ایمان و امان و تن درستی فتح و فرج و فراخ دستی

تکه ۴۳

حق تعالی که مالک الملکست لیس فی الملک غیره مالک برساند به یکدگر ما را انه قادر علی ذلک

تکه ۵۹

ای ساقی پیش آر ز سرمایهٔ شادی زان می‌که همی تابد چون تاج قبادی زان باده که با بوی گل و گونهٔ لعلست قفل در کرمست و کلید در شادی

تکه ۴۴

معدن شادیست این معدن جود و کرم قبلهٔ ما روی یار قبلهٔ هر کس حرم

تکه ۶۰

ایا بر جان ما ماهر چو بر شطرنج اهوازی چو ما را شاه مات آید ترا سپری شود بازی