ساقیا برخیز و دَردِه جام را
خاک بر سر کُن غم ِ ایّام را

ساغر ِ می بر کف‌ام نِه تا زِ بَر
بَرکَشَم این دَلق ِ اَزرَق فام را

گر چه بدنامی‌ست نزد ِ عاقلان
ما نمی‌خواهیم ننگ و نام را

باده دَردِه! چند از این باد ِ غرور
خاک بر سر نفس ِ نافرجام را

دود ِ آه سینه‌یِ نالان ِ من
سوخت این افسرده‌گان ِ خام را

محرم ِ راز ِ دل ِ شیدا یِ خود
کَس نمی‌بینم زِ خاص و عام را

با دلارامی مرا خاطر خوش است
ک‌از دل‌ام یک‌باره بُرد آرام را

ننگرَد دیگر به سرو اندر چمن
هر که دید آن سرو ِ سیم اندام را

صبر کن حافظ به سختی روز و شب
عاقبت روزی بیابی کام را

غزل حافظ با صدای سهیل قاسمی

غزل حافظ با صدای فریدون فرح اندوز

نسخه‌های دیگر

نسخه‌بدل‌ها

متن نوشته شده در ستیغ بر اساس کتاب چاپ قزوینی و غنی است. دیوان حافظ ضبط‌ها، تصحیح‌ها و نسخه‌های دیگری هم دارد که چند نمونه از آن‌ها این‌جا آمده است.

شرح سطر به سطر

یادآوری

ستیغ ادعایی در جامع و مانع بودن شرح سطر به سطر ندارد و شرح ها ممکن است به مرور تغییر کنند یا تکمیل شوند.

شرح فال

غم روزگار را به کناری بگذار و شادمان باش. از دورویی و تجمل بپرهیز.

در بند حرف مردم نباش. آنچه که دلت می گوید را انجام بده.

غرور را به کناری بگذار و خودکامگی نکن.

کسی را در اطراف خودت نمی بینی که راز خودت را به او بگویی. بکوش تا گمشده ات را پیدا کنی. خواهی دید که با او خوشحال خواهی بود. و اگر او را بیابی دیگر چیزی یا کسی در نظرت نخواهد آمد.

در برابر سختی و دشواری صبور باش. عاقبت روزی کامیاب خواهی شد.

وزن شعر

فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

saa qi yaa bar xii zo dar deh jaa m(e) raa

xaa k(e) bar sar kon qa mee eay yaa m(e) raa