روابط هم نشینی و جانشینی

یاکوبسن: طرح این روابط در اصل توصیفی از عمل کرد زایای زبان است.

یکی از این دو رابطه مبتنی بر انتخاب (Selection) است که سوسور آن را متداعی (Associative) می نامد و دیگری مبتنی بر ترکیب است (Combination) که هم نشینی (Syntagmatic) نامیده می شود. (توجه شود که به جانشینی (Paradigmatic) هنوز نپرداخته ام)

رابطه ی هم نشینی در اصل رابطه ی موجود میان واحد ها یی است که در ترکیب با یک دیگر قرار می گیرند و واحدی از سطح بالاتر تشکیل می دهند. /t/ و /a/ و /r/ بر رو ی محوری فرضی به نام محور هم نشینی قرار می گیرند و واحد /tar/ را می سازند. «او», «را», «دید» و «ـَم» در هم نشینی با هم قرار می گیرند و او را دیدم را تشکیل می دهند. رابطه ی جانشینی نیز در اصل رابطه ی موجود میان واحدهایی به شمار می رود که به جا ی هم انتخاب می شوند و در همان سطح, واحد ها ی تازه یی پدید می آورند. /u/ به جا ی /a/ انتخاب می شود و «تار» را به «تور» /tur/ مبدل می کند. «زد» به جا ی «دید» انتخاب می شود و «او را دیدم» را به «او را زدم» تبدیل می کند و … .

رابطه ی متداعی: واژه ها ب توجه به امکانات تداعی در ذهن ما بر حسب تشابه(Similarity) و بسته به واحد یا واحد ها یی که از واژه انتخاب می شود با واژه ها ی مختلفی در ارتباط است. مثلن واژه ی «عمیق» بر حسب تشابه معنا یی با «گود» و «ژرف» و جزآن در رابطه ی متداعی است و بر حسب نوعی تشابه آوایی با «عتیق», «عقیق» و جز آن در رابطه یی قرار می گیرد. و این نکته دقیقن همان مطلبی است که یاکوبسن به هنگام طرح « قطب استعاری » مد نظر داشته است.

قطب استعاری (Metaphoric Pole) بر شگرد ها ی رابطه ی متداعی و قطب مجازی (Metonymic Pole) , بر شگرد ها ی رابطه ی هم نشینی استوار اند.

7 پاسخ

  1. ممنون که سر زدی. من که هر موقع به بحث های زبانشناسی گوش میدم تا یه هفته سرگیجه می گیرم.

  2. سلام .ممنون میشم اگه مطالب جالب رو در وبگردی هایت پیدا کنی وخبرم کنی . چون نمی خواهم کتاب هفته انحصاری باشد قربانت شین.

  3. سلام . اسم وبلاگت بدجوری ضد لینک است ؛ با این حال یک جوری باهاش کنار آمدیم. این بحث ها را هم هر چه مصداقی تر دنبال کن .

  4. سلام عزیز! آدم دموکرات، کامنت سانسور نمی کنه، درست. اما آدم متعادل هم در جواب جملهء کوتاه رفیقش جملات درشت درشت نمی نویسه! راستی سهیل! چرا با من کردی آنچه کردی؟ گفتم شاید می خواد بگه من بزرگتر از توام با من شوخی نکن. ولی چرا یه دفعه و چرا اینجوری؟ به هر حال مهم نیست. یادم رفته بود. از تنظیم، جلسه ای بیش باقی نیست. این هفته واسه شعر هم نیومدی و خلقی رو حیران کردی! بابت اون بزم سابق الذکر هم من آخه باید ببینمت یا نه؟ شاد باشی و سرفراز.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *