این مکتب فکری؛ صرفن محدود به نوعی تفکر در زبانشناسی نیست. <ساخت> شبکهی روابط همنشینی و جانشینیی عناصر یک نظام در رابطهی تقابل با یکدیگر است. که فقط محدود به زبان نیست و هر نظام دیگری را نیز میتواند شامل شود.
۱- مثال: دکمهی پیراهنمان گم میشود. یا یکی مثل همان قبلی را به پیراهنمان میدوزیم یا مجبور میشویم همهی دکمه ها را عوض کنیم. همان یک دکمه در رابطهی متقابل با دکمههای دیگر یک پیراهن است. این نوعی جهانبینیی ساختگرا ست.
زبان یک نظام یا سازگانی است که عناصر یا واحدهایاش در رابطهی متقابل با یکدیگر اند.