غزل ۱۳۳ سعدی

خیال ِ رویِ تو ام دوش در نظر می‌گشت

وجود خسته‌ام از عشق بی‌خبر می‌گشت

 

همای شخص ِ من از آشیان ِ شادی دور

چو مرغ ِ حلق‌بریده به خاک بر می‌گشت

 

دل ضعیف‌ام از آن کرد آه ِ خون‌آلود

که در میانه‌یِ خونابه‌یِ جگر می‌گشت

 

چنان غریو برآورده بودم از غم ِ عشق

که بر موافقت‌ام زهره نوحه‌گر می‌گشت

 

زِ آب ِ دیده‌یِ من، فرش ِ خاک تر می‌شد

زِ بانگ ِ ناله‌یِ من، گوش ِ چرخ کَر می‌گشت

 

قیاس کن که دل‌ام را چه تیر ِ عشق رسید

که پیش ِ ناوک ِ هجر ِ تو جان سپر می‌گشت

 

صبور باش و بدین روز دل بِنه سعدی

که روز ِ اول‌ام این روز در نظر می‌گشت

غزل سعدی با صدای سهیل قاسمی

شرح سطر به سطر

ستیغ ادعایی در جامع و مانع بودن شرح سطر به سطر ندارد و شرح ها ممکن است به مرور تغییر کنند یا تکمیل شوند.

وزن:

مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن

 

xi yaa le roo ye to eam doo s(e) dar na zar mii gas t

vo joo de xas te ea maz aes q(e) bii xa bar mii gas t