روزه یکسو شد و عید آمد و دلها برخاست
می زِ خُمخانه به جوش آمد و میباید خواست
نوبهیِ زُهد فروشان ِ گرانجان بگذشت
وقت ِ رندی و طرب کردن ِ رندان پیدا ست
چه ملامت بُوَد آن را که چنین باده خورَد
این چه عیب است بدین بیخِرَدی؛ وین چه خطا ست
باده نوشی که در او روی و ریایی نَبُوَد
بهتر از زُهد فروشی که در او روی و ریا ست
ما نه رندان ِ ریا ییم و حریفان ِ نفاق
آن که او عالِم سِرّ است بِدین حال گوا ست
فرض ِ ایزد بِگُزاریم و به کَس بد نکنیم
وانچه گویند روا نیست، نگوییم روا ست
چه شَوَد گر من و تو چند قَدَح باده خوریم
باده از خون ِ رزان است نه از خون ِ شما ست
این چه عیب است کاز آن عیب خِلَل خواهد بود
وَ ر بُوَد نیز چه شد! مردم ِ بیعیب کجا ست
سهیل قاسمی
فریدون فرح اندوز
مریم فقیهی کیا
شرح سطر به سطر
توضیح در باره شرح سطر به سطر
ستیغ، هیچ ادعایی در کامل و جامع بودن شرحها ندارد.
روزه یکسو شد و عید آمد و دلها برخاست می زِ خُمخانه به جوش آمد و میباید خواست
نوبهیِ زُهد فروشان ِ گرانجان بگذشت وقت ِ رندی و طرب کردن ِ رندان پیدا ست
چه ملامت بُوَد آن را که چنین باده خورَد این چه عیب است بدین بیخردی وین چه خطا ست
باده نوشی که در او روی و ریایی نَبُوَد بهتر از زُهد فروشی که در او روی و ریا ست
ما نه رندان ِ ریا ییم و حریفان ِ نفاق آن که او عالِم سِرّ است بِدین حال گُوا ست
فرض ِ ایزد بِگُزاریم و به کَس بد نکنیم وانچه گویند روا نیست، نگوییم روا ست
چه شَوَد گر من و تو چند قَدَح باده خوریم باده از خون ِ رزان است نه از خون ِ شما ست
این چه عیب است کاز آن عیب خِلَل خواهد بود وَر بُوَد نیز چه شد مردم ِ بیعیب کجا ست
وزن عروضی و تقطیع
رُو زِ یِکـ سُو شـُ دُ عِیـ دا مـَ دُ دِلـ هَا بَر خَا ست
فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلان
یا:
ت ت تن تن ت ت تن تن ت ت تن تن ت ت تن
نام ِ قدیمی بحر: رمل مثمن مخبون محذوف
rou ze yek sou so do ?ii daa ma do del haa bar xaa st
mey ze xom xaa ne be joo saa ma do mii baa yad xaa st
اختلاف نسخهها
چند نسخه متفاوت با نسخه مرجع
اساس کار ستیغ، نسخه چاپ قزوینی و غنی است. و تصحیحهای دیگر اینجا در دسترس است
خانلری
روزه یکسو شد و عید آمد و دلها برخاست
می زِ خُمخانه به جوش آمد و میباید خواست
نوبهیِ زُهد فروشان ِ گرانجان بگذشت
وقت ِ رندی و طرب کردن ِ رندان بر جا ست
چه ملامت بُوَد آن را که چنین باده خورَد
این چه عیب است بِدین بیخردی وین چه خطا ست
باده نوشی که در او روی و ریایی نَبُوَد
بهتر از زُهد فروشی که در او روی و ریا ست
ما نه مردان ِ ریا ئیم و حریفان ِ نفاق
آن که او عالِم سِرّ است بِدین حال گُوا ست
فرض ِ ایزد بِگُزاریم و به کَس بد نکنیم
وانچه گویند روا نیست، نگوئیم روا ست
چه شَوَد گر من و تو چند قَدَح باده خوریم
باده از خون ِ رزان است نه از خون ِ شما ست
این چه عیب است کاز آن عیب خِلَل خواهد بود
وَر بُوَد نیز چه شد مردم ِ بیعیب کجا ست
اختلاف نسخه ها بر اساس تصحیح خانلری
بیت یکم:
می ز میخانه | می و میخانه
بیت دوم:
توبه ی زُهد فروشان گرانجان
وقت شادی و طرب کردن رندان برخاست | طرب کردن رندان پیداست (متن تصحیح قیاسی است).
بیت سوم:
چه ملامت رسد آنکس که چو ما باده خورد / این نه عیب است بدین بی خردی این نه خطا ست
چه ملامت خورد آنکس که چو ما باده نخورد / این نه عیب است بدین بی خردی و این (کلمه نا خوانا) نه خطاست.
بیت چهارم:
باده خواری که درو هیچ ریائی نبود
رو و ریا ست.
بیت پنجم:
ما نه رندان ریائیم
انک او
بدین حال | بدین قول
بیت ششم:
بگزاریم و بدی هم نکنیم
بیت هشتم:
این نه عیبست کزین عیب
بی عیب خداست.
حافظ شیراز
روزه یکسو شد و عید آمد و دلها برخاست.
می به خُمخانه به جوش آمد و، میباید خواست!
نوبت ِ زُهد فروشان ِ گرانجان بگذشت
وقت ِ شادی و طرب کردن ِ رندان بر خاست.
چه ملامت بُوَد آن را که چو ما باده خورَد؟
این نه عیبی ست بر ِ عاشق ِ رند و، نه خطا ست.
باده نوشی که در او روی و ریائی نَبُوَد
بهتر از زُهد فروشی که در او روی و ریا ست.
چه شَوَد گر من و تو یک دو قَدَح باده خوریم؟ –
باده از خون ِ رزان است، نه از خون ِ شما ست!
این نه عیب است کاز آن عیب خِلَل خواهد بود؛
وَر بُوَد نیز چه شد؟ – مردم ِ بیعیب کجا ست!
ما نه یاران ِ ریا ئیم و حریفان ِ نفاق
آن که او عالِم سِرّ است بر این حال گُوا ست! –
فرض ِ ایزد بِگُزاریم و به کَس بد نکنیم
وانچه گویند روا نیست، نگوئیم روا ست!
#
حافظ از عشق ِ خط و خال ِ تو سرگردان است
همچو پرگار، ولی نقطهیِ دل پا بر جا ست!
حافظ به سعی سایه
در کتاب حافظ به سعی سایه، این شعر جزو غزل های مشکوک آمده
روزه یکسو شد و عید آمد و دلها برخاست
می ز خمخانه به جوش آمد و میباید خواست
نوبهیِ زهد فروشان ِ گرانجان بگذشت
وقت ِ شادیّ و طرب کردن ِ رندان بر خاست
چه ملامت بوَد آن را که چنین باده خورَد
این چه عیباست بدین بیخردی وین چه خطاست
بادهنوشی که در او روی و ریایی نبوَد
بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست
ما نه مردان ِ ریا ییم و حریفان ِ نفاق
آنکه او عالِم سرّ است برین حال گواست
فرض ِ ایزد بگذاریم و به کس بد نکنیم
وانچه گویند روا نیست نگوییم رواست
چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم
باده از خون ِ رزان است نه از خون ِ شماست
این چه عیب است کزان عیب خلل خواهد بود
ور بوَد نیز چه شد مردم ِ بیعیب کجاست
خرید آثار مرتبط
خرید آنلاین آثار دانلودی، خرید کالا، دانلود محصولات رایگان
دیوان حافظ
قزوینی و قاسم غنی
نسخه PDF تصویربرداری شده از چاپ هندوستان
دیوان غزلیات حافظ
پرویز ناتل خانلری
نسخه PDF تصویربرداری شده از کتاب قدیمی
دیوان خواجه حافظ
سید عبدالرحیم خلخالی
تصویربرداری شده از کتاب چاپ سال ۱۳۰۶
طریق عشق
بدیع الزمان فروزان فر
شرح غزلیاتی چند از حافظ
شنیدن غزلهای حافظ با صدای جاودانهی فریدون فرح اندوز، لذتی دوچندان به شعر میبخشد. خاصه آنکه هم صدا را بشنوی و هم تصویر ببینی. مجموعهی غزلهای حافظ، در دو شکل صوتی و تصویری با اجرای فریدون فرحاندوز را اینجا تهیه کنید و لذتش را ببرید.
سهیل قاسمی، مجموعهئی از اجرای تمام غزلهای حافظ بر اساس نسخهی قزوینی و غنی ارائه کرده است. رویکرد سهیل قاسمی، ارائهی نسخهی صوتی با اولویت نهادن بر اصل درستخوانی اشعار، رعایت صحیح لحن و ادای صحیح واژگان با پایبندی به وزن شعر است. اینجا مجموعهی «حافظ شاعر» سهیل قاسمی را تهیه کنید.
نرم افزار حافظ شاعر، تلاشی است برای در دسترس نهادن نسخه درست دیوان حافظ. آنچه که ما را در مجموعه ستیغ بر آن داشت که در کنار اپ های فراوان حافظ موجود در مارکت های موبایلی، کار دیگری ارائه دهیم، جدا از علاقه شخصی، تلاش در ارائه مرجع قابل اعتمادی از متن دیوان، با لحاظ رویکرد علمی معرفی نسخه ها و تصحیح های مختلف، نسخه بدل ها، و شرح های بدیع و کاملی برای علاقهمندان به فال حافظ بود.
شرح فال
به نظر می رسد که روزهای سختی به پایان رسیده و روزهای خوب در راه است. امروز نوبت شادمانی تو است و زمان کامروایی آدم های بد و متظاهر و ناپاک به پایان رسیده است.
ناراحت نباش اگر می دانی که کار درست را انجام می دهی. اگر به درست بودن راهت اطمینان داری از عیب جویان چیزی به دل نگیر و راهت را ادامه بده. همه چیز نسبی است. باید دید که آیا تو راه و انتخابی بهتر از این داشته ای یا نه. اگر میان دو چیز که هیچکدام هم به طور کامل مطلوب تو نیستند مردد مانده ای، چیزی را برگزین که از دیگری بهتر باشد و آن را غنیمت بدان. منتظر نباش که همه چیز کامل وعالی باشد. با دوستانت یکدل باش و ریاکاری نکن. بدان که بالاخره کسی خواهد فهمید. تو در حد خودت بکوش تا به کسی بد نکنی و آن چه را که درست است انجام دهی. و اگر چیز ناروایی می بینی، چشم پوشی نکن و نگو که رواست. اگر اندکی لغزش داشته ای، ببین اگر دل کسی را نشکسته ای و آسیب مستقیمی به کسی نرسانده ای، از این بابت اندوهناک نشو. اشتباه های کوچک خودت را بر خودت ببخش. اگر بر کسی اجحاف یا جفایی نشده، اشکالی ندارد. به خودت سخت نگیر. هیچکس کامل و بی عیب نیست. تو هم مثل بقیه.
۰ Comments