غزل ۱۵۷ سعدی
پیش ِ رویات قمر نمیتابد
خور زِ حکم ِ تو سر نمیتابد
نیکویی خوی کن که نرگس ِ مست
{بهر ِ هر بیبصر نمی تابد}
{هر پسینی به بام جلوه نما}
زهره وقت ِ سحَر نمیتابد
{با درخشندهگییِ چشم ِ خوشات
زهره وقت ِ سحر نمی تابد}
آتش اندر درون ِ شب بنشست
که تنور م مگر نمیتابد
بار ِ عشقات کجا کشد دل ِ من؟
که قضا و قدَر نمیتابد
ناوک ِ غمزه بر دل ِ سعدی
مزن! ای جان! چو بر نمیتابد
بیتهای دوم و سوم در تصحیح ِ فروغی ناقص افتادهاند. و در بعضی نسخهها این غزل نیست.
مصراعی که از جای دیگر آورده ام را با علامت مشخص کرده ام. بیت سوم را دو روایت یافتم، هر دو را نوشتم و گفتم.
غزل سعدی با صدای سهیل قاسمی
شرح سطر به سطر
ستیغ ادعایی در جامع و مانع بودن شرح سطر به سطر ندارد و شرح ها ممکن است به مرور تغییر کنند یا تکمیل شوند.
وزن:
فعلاتن مفاعلن فعلن
pii se roo yat qa mar ne mii taa bad
xor ze hok mee to sar ne mii taa bad
Trackbacks/Pingbacks