در دِیْر ِ مُغان آمد یار َم قَدحی در دست
مست از می و، میخواران از نرگس ِ مستاش مَست
در نَعل ِ سَمَند ِ او شکل ِ مَه ِ نو پیدا
وَ ز قدّ ِ بلند ِ او بالا یِ صنوبر پَست
آخر بهچه گویم هست از خود خبرم، چون نیست
وَ ز بهر ِ چه گویم نیست با وی نظرم، چون هست
شمع ِ دل ِ دمسازم بنشست چو او بَرخاست
وَ افغان ز ِ نظربازان برخاست چو او بنشست
گر غالیه خوشبو شد، در گیسو یِ او پیچید
وَر وسمه کمانکش گشت در ابرو یِ او پیوست
بازآی که بازآید عمر ِ شُدهیِ حافظ
هرچند که ناید باز تیری که بِشُد از شَست
سهیل قاسمی
فریدون فرح اندوز
مریم فقیهی کیا
شرح سطر به سطر
توضیح در باره شرح سطر به سطر
ستیغ، هیچ ادعایی در کامل و جامع بودن شرحها ندارد.
در دیر ِ مُغان آمد یارم قدحی در دست مست از مِی و میخواران از نرگس ِ مستش مست
قدح: کاسهی بزرگ، ظرفی که در آن شراب ریزند
دیر مغان: عبادتگاه زرتشتیان
قدحی در دست: قید حالت
نرگس: استعاره از چشم خمار معشوق
در دیر مغان یارم درحالی که قدحی باده در دست داشت آمد، از شراب مست بود و بادهگساران از چشمان مست و خمار او، سرمست شدند (بودند).
در نعلِ سمند ِ او شکلِ مَه ِ نو پیدا وز قد ِ بلند ِ او بالای صنوبر پست
نعل: قطعهای آهنی که به پاشنهی کفش یا به سم ستور میزنند.
سمند: اسب زرد رنگ
پست: کوتاه، کم ارتفاع
بالا ، پست تضاد
جای سُم ِ اسب معشوق که شکل هلالی دارد به ماه نو که هلالی است تشبیه شده
در جای پای اسب زرد رنگ تو شکل ماه نو پیداست (بر فراز آسمان اسب میدوانی) و در مقایسه با قد بلند تو، قد درخت صنوبر کوتاه است.
آخِر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست وز بهر ِ چه گویم نیست با وی نظرم چون هست
آخَر: دیگر، دیگری
آخِر: پایان کار
نظر داشتن: نظر افکندن، نگریستن
هست ، نیست تضاد
ترتیب اجزاء جمله:
آخر به چه گویم از خود خبرم هست، چون نیست وز بهر چه گویم با وی نظرم نیست، چون هست.
دیگر به چه علت بگویم که از خودم خبر دارم در صورتی که از خودم بیخبر و غافل شدهام و از برای چه بگویم به او نمینگرم در صورتی که نگاهم را به او دوختهام.
شمعِ دلِ دمسازم بنشست چو او برخاست و افغان ز نظربازان برخاست چو او بنشست
افغان: فغان و غوغا
نظربازان: رندان
دمساز: همدم
نشستن:
۱- (برای شمع) خاموش شدن
۲- روی زمین نشستن
برخاستن:
۱- (برای معشوق) جلوهگری کردن
۲- ایستادن
نشستن ، برخاستن تضاد
دل به شمعی تشبیه شده که (در شب هجران) همدم عاشق است
هنگامی که معشوق جلوهگری را آغاز کرد/ایستاد، دلم که چون شمعی همدم من بود، برای تماشای او نشست/خاموش گشت چون در مقابل او جلوهای نداشت و هنگاهی که معشوقم نشست/جلوهگری را خاتمه داد از رندان و نظربازان غوغا و فریاد بلند شد.
گر غالیه خوشبو شد در گیسوی او پیچید ور وسمه کمانکش گشت در ابروی او پیوست
غالیه: مادهای بسیار خوشبو مرکب از مشک و عنبر و .. به رنگ سیاه که موی را بدان خضاب کنند.
وسمه: برگ گیاهی است که در آن مادهی رنگ کنندهای دارد و زنان در آب خیس میکنند و به ابروهای خود میکشند. رنگ آن سبز مایل به آبی است.
پیوستن: استعمال کردن
کمانکش: کمان کشنده، تیرانداز، کماندار
خوشبویی غالیه به این علت است که در لابهلای موهای یار پیچیده شده و چون وسمه برای رنگ کردن ابروی یار استفاده شده، چنان کماندار شده/شکل کمانی (هلالی) میتواند بکشد.
خصلتهای غالیه و وسمه، متاثر از یار است.
بازآی که بازآید عمر شدهی حافظ هر چند که ناید باز تیری که بشد از شست!
شده: رفته
شست:
– انگشت بزرگ شست
– قلاب ماهیگیری
– تور و دام و کمند
– زهگیر کمان
باز در مصرع اول: پیشوند فعل
باز در مصرع دوم: دوباره
آید ، ناید تضاد
ای یار! بازگرد تا عمر از دست رفتهی حافظ هم بازگردد (معشوق مانند عمر حافظ است) هرچند تیری که از کمان خارج شود دگربار باز نمیگردد. رفته
وزن عروضی و تقطیع
دَر دِیـ رِ مـُ غَا نَا مَد یَا رَم قـَ دَ حِیـ دَر دَسـ ت
مفعولُ مفاعیلن مفعولُ مفاعیلن
یا:
مستفعلُ مفعولن مستفعلُِ مفعولن
تن تن ت ت تن تن تن تن تن ت ت تن تن تن
نام ِ قدیمی بحر: هزج مثمن اخرب
dar dey re mo gaa naa mad yaa ram ga da hii dar das t
mas taz me yo mey xaa ran ?az nar ge se mas tas mas t
اختلاف نسخهها
چند نسخه متفاوت با نسخه مرجع
اساس کار ستیغ، نسخه چاپ قزوینی و غنی است. و تصحیحهای دیگر اینجا در دسترس است
خانلری
شماره ۲۳
در دِیْر ِ مُغان آمد یارَم قَدحی در دست
مست از می و میخواران از نرگس ِ مستاش مَست
در نَعل ِ سَمَند ِ او شکل ِ مَه ِ نو پیدا
وَز قدّ ِ بلند ِ او بالا یِ صنوبر پَست
آخر بهچه گویم هست از خود خبرم چون نیست
وَزبهر ِ چه گویم نیست با وی نظرم چون هست
شمع ِ دل ِ دمسازان بنشست چو او بَرخاست
وَ افغان ز ِ نظربازان برخاست چو او بنشست
گر غالیه خوشبو شد در گیسو یِ او پیچید
وَر وسمه کمانکش گشت در ابرو یِ او پیوست
بازآی که بازآید عمر ِ شُدهیِ حافظ
هرچند که ناید باز تیری که بِشُد از شَست
اختلاف نسخه ها بر اساس تصحیح خانلری
بیت یکم:
از نرگس شوخش مست
بیت دوم:
شکل مه نو پیداست
بیت سوم:
از بهر چه گویم
با او نظرم | باری نظرم
بیت چهارم:
دل دمسازم
بیت پنجم:
در گیسوی او پیچد
بیت ششم:
هرچند که نیاید باز
هرچند نیاید باز تیری که برفت از شست
هرچند نیاید باز هر تیر که شد از شست
حافظ شیراز
شماره ۵۶
در دِیْر ِ مُغان آمد یارَم قَدحی در دست
مست از می و، میخواران از نرگس ِ مستاش مَست.
در نَعل ِ سَمَند ِ او شکل ِ مَه ِ نو پیدا
وَز قدّ ِ بلند ِ او بالا یِ صنوبر پَست.
گر غالیه خوشبو شد، در گیسو یِ او پیچید
وَر وسمه کمانکش گشت با ابرو یِ او پیوست!
آخر زِ چه گویم «هست از خود خبرم»؟ – چون نیست!
وَزبهر ِ چه گویم «نیست با وی نظرم»؟ چون هست!
شمع ِ دل ِ دَمسازان بنشست چو او بَرخاست
وَافغان ِ نظربازان برخاست چو او بنشست.
بازآی که بازآید عمر ِ شُدهیِ حافظ
هرچند که ناید باز، تیری که بِشُد از شَست!
حافظ به سعی سایه
شماره ۲۳
در دِیْر ِ مُغان آمد یارَم قَدحی در دست
مست از می و میخواران از نرگس ِ مستاش مَست
در نَعل ِ سَمَند ِ او شکل ِ مَه ِ نو پیدا
وَز قدّ ِ بلند ِ او بالا یِ صنوبر پَست
آخر بهچه گویم هست از خود خبرم چون نیست
وَزبهر ِ چه گویم نیست با وی نظرم چون هست
شمع ِ دل ِ دمسازان بنشست چو او بَرخاست
وَافغان ز ِ نظربازان برخاست چو او بنشست
گر غالیه خوشبو شد در گیسو یِ او پیچید
وَر وسمه کمانکش گشت در ابرو یِ او پیوست
بازآی که بازآید عمر ِ شُدهیِ حافظ
هرچند که ناید باز تیری که بِشُد از شَست
خرید آثار مرتبط
خرید آنلاین آثار دانلودی، خرید کالا، دانلود محصولات رایگان
دیوان حافظ
قزوینی و قاسم غنی
نسخه PDF تصویربرداری شده از چاپ هندوستان
دیوان غزلیات حافظ
پرویز ناتل خانلری
نسخه PDF تصویربرداری شده از کتاب قدیمی
دیوان خواجه حافظ
سید عبدالرحیم خلخالی
تصویربرداری شده از کتاب چاپ سال ۱۳۰۶
طریق عشق
بدیع الزمان فروزان فر
شرح غزلیاتی چند از حافظ
شنیدن غزلهای حافظ با صدای جاودانهی فریدون فرح اندوز، لذتی دوچندان به شعر میبخشد. خاصه آنکه هم صدا را بشنوی و هم تصویر ببینی. مجموعهی غزلهای حافظ، در دو شکل صوتی و تصویری با اجرای فریدون فرحاندوز را اینجا تهیه کنید و لذتش را ببرید.
سهیل قاسمی، مجموعهئی از اجرای تمام غزلهای حافظ بر اساس نسخهی قزوینی و غنی ارائه کرده است. رویکرد سهیل قاسمی، ارائهی نسخهی صوتی با اولویت نهادن بر اصل درستخوانی اشعار، رعایت صحیح لحن و ادای صحیح واژگان با پایبندی به وزن شعر است. اینجا مجموعهی «حافظ شاعر» سهیل قاسمی را تهیه کنید.
نرم افزار حافظ شاعر، تلاشی است برای در دسترس نهادن نسخه درست دیوان حافظ. آنچه که ما را در مجموعه ستیغ بر آن داشت که در کنار اپ های فراوان حافظ موجود در مارکت های موبایلی، کار دیگری ارائه دهیم، جدا از علاقه شخصی، تلاش در ارائه مرجع قابل اعتمادی از متن دیوان، با لحاظ رویکرد علمی معرفی نسخه ها و تصحیح های مختلف، نسخه بدل ها، و شرح های بدیع و کاملی برای علاقهمندان به فال حافظ بود.
شرح فال
آرزوهای بزرگی در سر داری که آثار آن را در زندگی خود هم دیده ای.
حقیقت را کتمان نکن. انکار نکن. اگر کاری کرده ای آن را حاشا نکن. اگر عشقی داری، آن را پنهان نکن.
هرچند که تیری که از دست برود دیگر باز نخواهد گشت. اما امیدوار باش که اشتباه ها را جبران کنی و آن چه را که از دست داده ای دوباره به دست آوری.
۰ Comments
Trackbacks/Pingbacks