ساقیا برخیز و دَردِه جام را
خاک بر سر کُن غم ِ ایّام را
ساغر ِ می بر کفام نِه تا زِ بَر
بَرکَشَم این دَلق ِ اَزرَق فام را
گر چه بدنامیست نزد ِ عاقلان
ما نمیخواهیم ننگ و نام را
باده دَردِه! چند از این باد ِ غرور
خاک بر سر نفس ِ نافرجام را
دود ِ آه سینهیِ نالان ِ من
سوخت این افسردهگان ِ خام را
محرم ِ راز ِ دل ِ شیدا یِ خود
کَس نمیبینم زِ خاص و عام را
با دلارامی مرا خاطر خوش است
کاز دلام یکباره بُرد آرام را
ننگرَد دیگر به سرو اندر چمن
هر که دید آن سرو ِ سیم اندام را
صبر کن حافظ به سختی روز و شب
عاقبت روزی بیابی کام را
سهیل قاسمی
فریدون فرح اندوز
مریم فقیهی کیا
شرح سطر به سطر
توضیح در باره شرح سطر به سطر
ستیغ ادعایی در جامع و مانع بودن شرح سطر به سطر ندارد و شرح ها ممکن است به مرور تغییر کنند یا تکمیل شوند.
ساقیا برخیز و دَردِه جام را خاک بر سر کُن غم ِ ایّام را
خاک بر سر چیزی کردن: آن چیز را زیر خاک مدفون کردن
خاک بر سر: کنایه از خوار و ذلیل شده
دَرده: برای دفع بلا انفاق یا خیرات کردن ( در گویش شیرازی )
ای ساقی! برخیز و ( برای دفع بلا ) جام باده را بیاور تا با بادهنوشی غم روزگار را خاک بر سر کنیم ( غم زندگانی را از خود دور سازیم. )
اشاره به بادهنوشی برای غمزدایی!
ساغر ِ می بر کفام نِه تا زِ بَر بَرکَشَم این دَلق ِ اَزرَق فام را
ساغر: پیالهی شراب خوری
بر: تن
دلق: خرقهی پشمینه
ازرق فام: کبود رنگ، نیلگون
پیالهی شراب را به دستم بده تا ( با مستی و راستی ) این لباس کبود رنگ ( ریایی ) را از تن به در کنم.
گر چه بدنامیست نزد ِ عاقلان ما نمیخواهیم ننگ و نام را
ننگ: بیآبرویی
نام: شهرت و آوازه
در ادامهی بیت قبل:
اگرچه خرقه از تن درآوردن پیش عاقلان بدنامی در پی دارد اما من ننگ و نام خرقهپوشی را نمیخواهم، نه از رسوایی بیم دارم و نه آوازهی صوفیگری ( ریایی ) را میخواهم.
باده دَردِه! چند از این باد ِ غرور خاک بر سر نفس ِ نافرجام را
نافرجام: ناتمام، بیهوده
نفس:
- جان و روح
- تن، شخص انسان
- هوا و هوس
غرور: فریب، حیله، زرق
باد غرور: غرور به باد تشبیه شده
خاک بر سر چیزی کردن: آن چیز را زیر خاک مدفون کردن، نابود کردن
خاک بر سر: کنایه از خوار و ذلیل شده
خاک ، باد تناسب
ترتیب اجزاء جمله:
باده بده! چند ازین باد غرور؟
خاک بر سر نفس نافرجام باد!
باده بده! تا کی [ گرفتار ] فریبکاری [ باشم ]؟
خاک بر سر ِ نفس نافرجام باد!
دود ِ آه سینهیِ نالان ِ من سوخت این افسردهگان ِ خام را
افسرده: یخ بسته شده، منجمد ( مثل آتش افسرده، شعلهی افسرده، چراغ افسرده و… )
خام: بیتجربه
دود ، سوختن ، افسردگان ، خام تناسب
آهی که از سینهی نالانم برمیآورم، از شدت حرارت، دودی دارد که ( خطاب به صوفی) این افسردگان بیتجربه را میسوزاند.
محرم ِ راز ِ دل ِ شیدا یِ خود کَس نمیبینم زِ خاص و عام را
خاص: خواص و نزدیکان
عام: عامهی مردم
محرم: رازنگهدار، معتمد
شیدا: عاشق و سرگشته
محرم ، راز تناسب
از بین خواص و عوام ( همهی اطرافیانم ) کسی را که محرم راز دل شیدای من باشد، نمیبینم.
با دلارامی مرا خاطر خوش است کاز دلام یکباره بُرد آرام را
خاطر: اندیشه
دلارام: کسی که مایهی آرامش دل است
آرام: آرامش
فکر و خیالم پیش دلارامی است و با اندیشیدن به او حالم خوش است که به یکباره از دلم آرام و قرار را برد!
ننگرَد دیگر به سرو اندر چمن هر که دید آن سرو ِ سیم اندام را
چمن: باغ، گلستان
سیم اندام: دارای اندام سپید
هرکسی که آن معشوق چون سرو ِ سپید اندام را ببیند دیگر به سروی که در باغ است نمینگرد!
صبر کن حافظ به سختی روز و شب عاقبت روزی بیابی کام را
کام: مراد و مقصود
روز ، شب تضاد
حافظ! روز و شب به سختی صبر کن تا شاید روزی به مرادت دست یابی
وزن عروضی و تقطیع
فاعلاتن / فاعلاتن / فاعلن
یا:
تن ت تن تن تن ت تن تن تن ت تن
نام ِ قدیمی بحر: رمل مسدس محذوف
saa qi yaa bar xii zo dar deh jaa m(e) raa
xaa k(e) bar sar kon ga mee ?ay yaa m(e) raa
اختلاف نسخهها
چند نسخه متفاوت با نسخه مرجع
اساس کار ستیغ، نسخه چاپ قزوینی و غنی است. و تصحیحهای دیگر اینجا در دسترس است
خانلری
ساقیا برخیز و دَردِه جام را
خاک بر سر کُن غم ِ ایّام را
ساغر ِ می بر کفام نِه تا زِ بَر
بَرکَشَم این دَلق ِ اَزرَق فام را
گر چه بدنامیست نزد ِ عاقلان
ما نمیخواهیم ننگ و نام را
باده دَردِه! چند از این باد ِ غرور
خاک بر سر نفس ِ نافرجام را
دود ِ آه سینهیِ نالان ِ من
سوخت این افسردهگان ِ خام را
محرم ِ راز ِ دل ِ شیدا یِ خود
کَس نمیبینم زِ خاص و عام را
با دلارامی مرا خاطر خوش است
کاز دلام یکباره بُرد آرام را
ننگرَد دیگر به سرو اندر چمن
هر که دید آن سرو ِ سیم اندام را
صبر کن حافظ به سختی روز و شب
عاقبت روزی بیابی کام را
اختلاف نسخه ها بر اساس تصحیح خانلری
بیت دوم:
ساغری می
تا زِ بُن | تا زِ سر
بیت سوم:
نزد ِ عاشقان
بیت چهارم:
نقش ِ نافرجام را
بیت پنجم:
درد و آه | دود و آه
بیت ششم:
نمی بینیم خاص
بیت نهم:
تا بیابی مُنتهای کام را
حافظ شیراز
ساقیا برخیز و دَردِه جام را
خاک بر سر کُن غم ِ ایّام را!
گر چه بدنامیست نزد ِ عاقلان،
ما نمیخواهیم ننگ ِ نام را:
ساغر ِ می بر کفام نِه! تا زِ سر
بَرکَشَم این دَلق ِ اَزرَق فام را.
باده دَردِه! چند از این باد ِ غرور؟
خاک بر سر نفس ِ بَد فرجام را!
دود ِ آه ِ سینهیِ سوزان ِ من
سوخت این افسردهگان ِ خام را.
محرم ِ راز ِ دل ِ شیدا یِ خویش
کَس نمیبینم زِ خاص و عام را.
#
با دلارامی مرا خاطر خوش است
کاز دلام یکباره بُرد آرام را.
ننگرَد دیگر به سَروْ اندر چمن
هر که دید آن سَرو ِ سیم اندام را.
صبر کن حافظ به سختی روز و شب
تا بیابی مُنتَها یِ کام را!
حافظ به سعی سایه
ساقیا برخیز و درده جام را
خاک بر سر کُن غم ِ ایّام را
ساغر ِ می بر کفم نه تا ز سر
برکشم این دلق ِ ازرقفام را
گر چه بدنامیست نزد ِ عاقلان
ما نمیخواهیم ننگ و نام را
باده درده چند از این باد ِ غرور
خاک بر سر نفس ِ نافرجام را
دود ِ آه سینهیِ نالان ِ من
سوخت این افسردگان ِ خام را
محرم ِ راز ِ دل ِ شیدا یِ خود
کس نمیبینم ز خاص و عام را
با دلارامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یکباره برد آرام را
ننگرد دیگر به سرو اندر چمن
هر که دید آن سرو ِ سیماندام را
صبر کن حافظ به سختی روز و شب
عاقبت روزی بیابی کام را
خرید آثار مرتبط
خرید آنلاین آثار دانلودی، خرید کالا، دانلود محصولات رایگان
دیوان حافظ
قزوینی و قاسم غنی
نسخه PDF تصویربرداری شده از چاپ هندوستان
دیوان غزلیات حافظ
پرویز ناتل خانلری
نسخه PDF تصویربرداری شده از کتاب قدیمی
دیوان خواجه حافظ
سید عبدالرحیم خلخالی
تصویربرداری شده از کتاب چاپ سال ۱۳۰۶
طریق عشق
بدیع الزمان فروزان فر
شرح غزلیاتی چند از حافظ
شنیدن غزلهای حافظ با صدای جاودانهی فریدون فرح اندوز، لذتی دوچندان به شعر میبخشد. خاصه آنکه هم صدا را بشنوی و هم تصویر ببینی. مجموعهی غزلهای حافظ، در دو شکل صوتی و تصویری با اجرای فریدون فرحاندوز را اینجا تهیه کنید و لذتش را ببرید.
سهیل قاسمی، مجموعهئی از اجرای تمام غزلهای حافظ بر اساس نسخهی قزوینی و غنی ارائه کرده است. رویکرد سهیل قاسمی، ارائهی نسخهی صوتی با اولویت نهادن بر اصل درستخوانی اشعار، رعایت صحیح لحن و ادای صحیح واژگان با پایبندی به وزن شعر است. اینجا مجموعهی «حافظ شاعر» سهیل قاسمی را تهیه کنید.
نرم افزار حافظ شاعر، تلاشی است برای در دسترس نهادن نسخه درست دیوان حافظ. آنچه که ما را در مجموعه ستیغ بر آن داشت که در کنار اپ های فراوان حافظ موجود در مارکت های موبایلی، کار دیگری ارائه دهیم، جدا از علاقه شخصی، تلاش در ارائه مرجع قابل اعتمادی از متن دیوان، با لحاظ رویکرد علمی معرفی نسخه ها و تصحیح های مختلف، نسخه بدل ها، و شرح های بدیع و کاملی برای علاقهمندان به فال حافظ بود.
شرح فال
غم روزگار را به کناری بگذار و شادمان باش. از دورویی و تجمل بپرهیز. در بند حرف مردم نباش. آنچه که دلت می گوید را انجام بده.
غرور را به کناری بگذار و خودکامگی نکن. کسی را در اطراف خودت نمی بینی که راز خودت را به او بگویی. بکوش تا گمشده ات را پیدا کنی. خواهی دید که با او خوشحال خواهی بود. و اگر او را بیابی دیگر چیزی یا کسی در نظرت نخواهد آمد. در برابر سختی و دشواری صبور باش. عاقبت روزی کامیاب خواهی شد.
۰ Comments
Trackbacks/Pingbacks